برای دیدن فیلم روی آن کلیک کنید
روی صحبت من با شما دانشآموز پایه نهم است!
روی صحبت من با شما دانشآموز پایه نهم است!
سئوالاتی از شما میپرسم و جواب همه آنها را تا پایان ارائه میکنم
آیا شما هم نگران انتخاب رشته پایه دهم و آیندهتان هستید؟
آیا این سئوال شما هم هست که من برای فلان رشته (تجربی مثلا) مناسب هستم یا نه؟
آیا شما هم دوست دارید رشتهای را انتخاب کنید که در آن ستاره شوید؟
آیا شما دائما در حال مقایسه خود با همکلاسیها هستید و این در شما استرس ایجاد میکند؟
آیا شما دوست دارید در رشتهای تحصیل کنید که در شهر شما وجود ندارد؟ مثلا موسیقی
آیا بعد از انتخاب رشته خوب کار شما تمام میشود و فقط باید خوب درس بخوانید؟
اگر درست انتخاب نکنید مگر چه میشود؟
اگر درست انتخاب نکنیم دو حالت ممکن است پیش آید یا ممکن است نتوانیم با درسهای رشته انتخابی ارتباط برقرار کنیم و لذا در فهمیدن و پاس کردن آنها دچار مشکل خواهیم شد و لذا در کنکور هم نتیجه مطلوب را کسب نخواهیم کرد. حالت دوم، درسها را خواهیم فهمید و با معدل خوبی هم درسها را پاس می کنیم ولی در آن رشته عالی نیستیم و اصطلاخا با آن حال نمیکنیم این باعث میشود سالها بعد از انتخاب آن پشیمان شویم علیرغم اینکه از نظر جامعه موفق هستیم.
خیلی شنیدهایم که میگویند خواستن توانستن است و میگویند مثلا تو رشته تجربی را انتخاب کن و فعل خواستن را صرف کن تا بتوانی در پزشکی قبول شوی من به شما میگویم هر خواستنی به توانستن منجر نمیشود خواستنی به توانستن منجر میشود که براساس توانمندیهای شما باشد وگرنه تعطیل کردن زندگی و وجود خود را وقف قبولی در یک رشته کردن که هنر نیست هنر این است که چیزی را بخواهیم که با لذت به برایش تلاش کنیم و تمام سختی هایش را به جان بخریم. خواستنی که با قبولی در دانشگاه تمام نشود. بیایید یک امتحان کنیم فرض کنید شما در رشته مورد نظرتان در دانشگاه قبول شدهاید آیا به تمام آنچه لازم بود رسیده اید سبک زندگی شما بعد از آن چه تغییری میکند. شما باید از الان با آن سبک زندگی کنید.
آیا اطرافیان شما از انتخاب رشته یا شغل شان راضی هستند؟
بعضی از والدین آرزو دارند فرزندان انها به سمتی بروند که خود آنها از رسیدن به آن موقعیت محروم شده اند. پس به اجبار و علیرغم میل فرزند خود و بدون توجه به استعداد ذاتی او با شارژ مالی یا تحکم او را مجبور می کنند که در رشته ای که علاقه ندارد، تحصیل کند. گاهی هم مدارس یا سیستم آموزش و پرورش با توجه به ظرفیت های خود اجبارا بچه ها را به سوی رشته ای خاص ترغیب میکنند.
یک واقعیت در مورد رشته تجربی
آمار نشان میدهد در سال 98، ۶۳۷ هزار و ۹۴ داوطلب در رشته تجربی شرکت کردهاند 53 هزار نفر با اعمال پیام نور و شبانه و … است یعنی شانس قبولی در دانشگاه 8 درصد است. مجموع ظرفیت رشته پزشکی 5330 یعنی شانس قبولی 0.7 درصد، مجموع ظرفیت رشته دندانپزشکی 1282 یعنی 0.2 درصد اینها را نمیگویم که خدای ناکرده دانش آموزان دلبندمان ناامید شوند بلکه هدفم این است که با چشمان باز انتخاب کنیم رشته ای را انتخاب کنیم که بتوانیم در آن ستاره شویم نه اینکه به خاطر ماندن پشت سد کنکور افسرده شویم البته این را هم بگویم که در کنکور تجربی سال 98 اگر داوطلبی فقط به یک سؤال از ۳۰ سؤال درس ریاضی پاسخ صحیح میداد و البته به هیچ یک از سؤالهای این درس نیز پاسخ غلط نمیداد از ۲۷۰ هزار و ۷۹۴ داوطلب، یعنی ۴۷ درصد داوطلبان، درصد بهتری در این درس کسب میکرد. این یعنی اینکه تعداد زیادی از داوطلبین بدون کسب آمادگی لازم وارد کنکور میشوند.
حالا بیایید فرض کنیم شما در هنر نابغه اید ولی اطرافیان اصرار دارند شما تجربی بخوانید
مسیر اول: وارد یک رقابت فشرده می شوید هنر را فراموش می کنید و تا کنکور می رسید و آنجا هم دردسر های خودش را دارد بعد قبول می شوید بعد دانشگاه و گرفتن دکتری عمومی و بعد دغدغه اشتغال برای شما شروع می شود و در نهایت حسرت برگشتن به هنر را خواهید داشت.
مسیر دوم: از اول با یک برنامه مشخص و حرفه ای برای هنر وارد میشوید از سطح مدرسه بالاتر میروید روز به روز بیشتر دیده میشوید در کار خود خلاقیت به خرج میدهید دائما کار دلی انجام میدهید یادگیری زبانهای خارجه را در اولویت روزانه قرار میدهید با فنون کارآفرینی یا بازاریابی بین المللی آشنا میشوید و در سطح بالاتری کارهای خودتان را ارائه میدهید و نهایتا صاحب کسب و کار خودتان میشوید.
مهمترین و رایجترین اشتباهاتی که دانشآموزان و والدین مرتکب میشوند چیست؟
فکر کنیم که آنچه برای دیگران بهترین انتخاب است برای ما هم بهترین انتخاب است و انتخاب رشته ما براساس تیپ شخصیتی، استعداد، پتانسیلهای خانوادگی، علائق و ارزشهایمان انجام نشود.
هدف نهایی چیه؟
هدف نهایی این است که رشته ای را انتخاب کنیم که وقتی درسهایش را میخوانیم متوجه گذر زمان نشویم
رشتهای که برای رفتن سر کلاسهایش ذوق داشته باشیم
وقتی در مورد رشتهمان صحبت می کنیم احساس غرور کنیم
حتی وقتی تنها هستیم یا وقتی خسته ایم باز تکالیفش را انجامش دهیم
اگر هیچ کس در دنیا تشویقمان نکند هم به صورت دلی تکالیفمان را انجام دهیم
و نهایتا ما را به یک آدم حرفهای تبدیل کند که افراد برای اینکه ما برایشان کار انجام دهیم صف بکشند

چرا خوبه به حرفهای من گوش کنید؟
من دکتر مهدی پروینی هستم و استاد دانشگاهم در دبیرستان در دروس به اصطلاح حفظی مشکل داشتم ولی تونستم با پیدا کردن قلق این درسها همه درصدهای کنکورم در این درسها را بالای 82 درصد ببرم بطوری که معارف را 100 درصد زدم.
من انتخاب های درست و نادرست زیادی در تحصیلم داشتم. من در دبیرستان ریاضی انتخاب کردم با رتبه 232 وارد دانشگاه شدم و آنجا چند بار سعی کردم رشته ام را عوض کنم بالاخره به این نتیجه رسیدم که بجای تغییر رشته دو رشته کارشناسی را همزمان بخوانم. در مجموع من در چهار رشته متفاوت دانشگاهی درس خواندم. از اول دنبال بهترین رشته بودم و در نهایت پیداش کردم.
میخواهم تکنیکی 4 مرحلهای به شما یاد بدهم که هم انتخاب رشته درستی داشته باشید و هم اینکه استعدادتان را کشف کنید و آنرا پرورش بدید و اینکه در آینده از شغل دلخواه خودتان ضمن لذت بردن درآمد عالی کسب کنید. در یک کلام بین شما و کسی که از این تکنیک استفاده نمیکند تفاوت بسیاری وجود خواهد داشت.
اول باید بفهمیم آدم چه کاری هستیم؟
هر انسانی مجموعهای از صفات نسبتا پایدار است که به آن شخصیت میگوییم. پس هر آدمی یک تیپ شخصیتی دارد. شخصیت مثل راست دستی و چپ دستی است. آدمها یا چپ دست هستند یا راست دست هستند. چه اتفاقی خواهد افتاد اگر ما آدمها را وادار کنیم برای یک مدت طولانی، کارهای خودشان را با دست مخالف انجام دهند ممکن است بتوانند انجام دهند ولی کند خواهند شد، از انجام آن کارهای لذت نخواهند برد، سختشان خواهد بود، احتمالا در آن کارها مثلا نویسندگی به سطح حرفهای نخواهند رسید. انتخاب رشته هم همین است اگر ما رشتهای را انتخاب کنیم که با تیپ شخصیتی ما همخوانی نداشته باشد نمیتوانیم آنرا به شکل طبیعی و لذتبخش انجامش دهیم.
ما آدمها مثل اثر انگشتهایمان متفاوت هستیم ممکن است یک رشته برای شما عالی باشد ولی برای خواهر یا بردار شما اصلا مناسب نباشد.
بگذارید تفاوت آدمها از نظر شخصیتی را بیشتر توضیح دهم:
1-1- بعضی از ما ها برونگراییم، بلند بلند فکر میکنیم، تمایل داریم در جمع باشیم، به فعالیتهای گروهی علاقمندیم، تمایل داریم زیاد صحبت کنیم، با حرف زدن فکرمان را منسجم میکنیم، تمرکز نداریم حواسمان زیاد پرت میشود مخصوصا وقتی میخواهیم مطالعه کنیم.
1-2- در مقابل بعضی از ما درونگرا هستیم خلوتی را ترجیح میدهیم ارتباطات خصوصی را به ارتباطات عمومی ترجیح میدهیم، تمرکز خوبی داریم و به راحتی حواسمان پرت نمیشود شرکت کردن در یک مهمانی با افراد غریبه برایمان سخت است بیشتر دوست داریم بنویسیم تا حرف بزنیم و …
2-1- بعضی هامون کلی نگریم یعنی کلیت یک چیزی برای ما مهمه،عمدتا جزئیات را از دست میدهیم زیاد دقیق نیستیم یکم عجول هستیم عمدتا در حال خیالپردازی هستیم. حوصله کارهای ریز را نداریم زود می خواهیم بدانیم در انتها چه اتفاقی میافتد به خوابی که دیدیم اهمیت میدهیم و …
2-2- در مقابل بعضیهامون جزئی نگریم با دقت در جزئیات حوصله کافی برای بررسی مسائل را داریم بیشتر در زمان حال و با واقعیت زندگی میکنیم
3-1- بعضیهامون در تصمیمگیری احساساتی هستیم مسائل را بزرگنمایی میکنیم به شدت به انتقاد حساسیم
3-2- بعضیهامون در تصمیمگیری منطقی و فکری هستیم حتی وقتی هیجان زدهایم بازم بر مبنای منطق عمل میکنیم
4-1- سبک زندگی بعضیها مبتنی بر نظم است. برای آنها سر ساعت بودن و رعایت نظم بسیار مهم است از تاخیر و انتظار ناراحت میشوند برای کارها برنامه ریزی میکنند.
4-2- بعضیهامون منعطف هستیم هر چه پیش آید خوش آید هستیم اتاق نامرتبی داریم کارهایمان را دقیقه نودی انجام میدهیم و …
میبینید چقدر متفاوتیم حالا این تفاوتها تیپ شخصیتی ما را میسازند چطوری به تیپ شخصیتیمان پی ببریم؟
یک ابزار استاندارد وجود دارد به نام تست MBTI که میتوانید در سایت تاپدرس به رایگان از آن استفاده کنید
تست استعداد شغلی
استعداد شغلی یعنی همخوانی استعداد و علایق شما با شغلی که در آن هستید یا قصد دارید انتخاب آن را دارید.
تست هالند به گونه ای است که با استفاده از آن، مشاغلی که مناسب شما هستند را معرفی می کند. اگر شما هم این دغدغه را دارید پیشنهاد میکنم ابتدا 6 تیپ شخصیتی تست هالند را که قرار است در ادامه به توضیح آن ها بپردازیم را مطالعه کنید و سپس به سراغ انجام تست رایگان استعداد شغلی هالند بروید. در استعداد یابی هالند از انواع مختلفی از تیپ ها برای تشخیص ویژگی های افراد با حرفه و شغل متناسب آن ها استفاده میشود. این تیپ ها عبارتند از:
- واقع گرا
- جستجوگر
- هنری
- اجتماعی
- جسور و سازنده
- قاعده مند
تیپ واقع گرا
افرادی که عملگرا هستند و در واقع استعدادشان کار با ابزار آلات و ماشین آلات است. این افراد کار های فیزیکی و دشوار را به خوبی انجام میدهند. بسیاری از افراد که در این گروه قرار دارند به کارکردن در محیط های باز تمایل دارند و خیلی با کاغذ بازی و یا کار کردن با دیگران علاقه ای ندارند و ارتباط برقرار نمیکنند! مشاغل واقع گرایانه اغلب فعالیت هایی را با کار های عملی و راه حل های دستی را شامل میشود.
شغل مناسب این افراد: مهندس مکانیک، مهندس ماشین آلات سنگین، خلبان، تکنسین در هر رشته ای، تعمیرات و تاسیسات در هر رشته ای و.
تیپ جستجوگر
ویژگی های شخصیتی مثل: انجام کارهای عملی، فکری، اکتشافی، اندیشمندانه و افرادی که تفکر تحلیلی و علمی دارند در تیپ شخصیتی جستجو گر معرفی میشود. مشاغل جستجو گر معمولاً شامل کار با ایده ها بوده و این گونه از مشاغل به دنبال رسیدن به حقیقت و حل کردن ذهنی مسائل هستند.
شغل مناسب این افراد: پزشک، فیزیک دان، جراح، شیمیدان، دندان پزشک و …
تیپ هنری
این افراد در شناسایی و بیان خصوصیات و ویژگی های خود مهارت دارند. کمتر خودشان را کنترل میکنند و احساساتشان را به راحتی بیان میکنند. مشاغل هنری معمولاً شامل کار با الگوهای مختلف، طرحها و اشکال است. افرادی که درگیر اینگونه کارها هستند اغلب احوالات خود را در کار به راحتی بیان میکنند.
شغل مناسب این افراد: معماری، طراح تبلیغات، فیلمنامه نویس، خوشنویس، شاعر، بازیگر، نویسنده، نقاش، روزنامه نگار و…
تیپ اجتماعی
افرادی با ویژگی شخصیتی حمایت گری، درمان، مراقبت هستند و با انجام کارهایی مانند مادری کردن، باغبانی و امداد گری احساس رضایت میکنند. مهارت های کلامی بالایی دارند و دوست دارند با مردم کار کنند تا آنها را رشد دهند و مطلع و آگاه سازند.
شغل مناسب این افراد: معلم، مدیر مدرسه، مربی الهیات و علوم دینی، مربی تربیتی، جامعه شناس، روانشناس، باغبانی، امدادگری، کار در مراکز خیریه و….
تیپ جسور و سازنده
این افراد قدرت رهبری، متقاعد کردن و قرار گرفتن در محیط های رقابتی و توانایی تصمیم گیری های مهم را دارند. معمولاً این افراد ریسک پذیر بوده و در کارهای تجاری می توانند موفقیت های فراوانی کسب کنند. شروع کردن و به سرانجام رساندن کارها ازجمله مواردی است که این گونه افراد به خوبی آن را انجام میدهند.
شغل مناسب این افراد: مدیر بازرگانی، بازاریاب، رهبری، مدیر هتل و رستوران، و…
تیپ قاعده مند
این افراد جرئی گرا هستند و میتوانند کارهای سازمانی و دفتری را به خوبی انجام میدهند. آن ها بیش تر از اینکه با ایده ها سر و کار داشته باشند، با دادهها، جزئیات و اطلاعات کار میکنند. این تیپ افراد معمولاً خط مشی واضحی دارند که از آن پیروی میکنند.
شغل مناسب این افراد: حسابدار، کارشناس امور اداری، کارشناس و مشاور مالیاتی، کارشناس امور گمرکی و…

حالا باید چکار کنیم؟
مرحله اول- تمرکز روی توانمندیها
با این فرض به سئوالات جواب دهید که هیچ فرقی بین هیچ شغل یا کاری به لحاظ ارزش اجتماعی و درآمدی نیست
ممکن است جواب دادن به این سوالات دو یا سه روز طول بکشد عجله نکنید درست فکر کنید
- دوست دارید در سی سالگی زندگی شما چگونه باشد؟ با جزئیات یک روز کاری خود را شرح دهید
- در تست MBTI و استعدادسنجی شرکت کنید و گزارش های آن را خوب بخوانید
- به توانمندی هایتان فکر کنید و آنها را لیست کنید از دیگران بپرسید
- در چه درسهایی قبلا عالی بودید، درسهایی که زودتر یاد می گیرید؟ ازشون لذت می برید؟
- به چه جور کارهایی بیشتر علاقمندید؟ مثلا کمک به دیگران، کشف چیزهای جدید، سفر، فیلم
- چه چیزهایی مرتبا ذهنتان را بیشتر مشغول می کند که اگر بتوانید کاری برایش بکنید خیلی خوشحال خواهید شد
- معلم چه درسهایی را بیشتر دوست داشتید
- فکر می کنید به چه شغلهایی مستقل از دید جامعه و درآمد علاقمندید؟
- چه چیزهایی از شغلتان نمی خواهید؟
- شما در انجام دادن چه کارهایی مهارت دارید؟
- در اطرافیانتان چه کسانی هستند که در کارشان حرفه ای هستند؟
- اوقات فراغت خود را چه کار می کنید؟
خروجی مرحله اول: انتخاب چند شغل مطلوب و تعیین رشتههای مرتبط به آنها
مرحله دوم: تحقیق در مورد رشتههای انتخابی در دانشگاه
- کسی را پیدا کنید که از شغل خود راضی باشد از او بپرسید بر چه اساسی انتخاب کرده است؟
- با مراجعه به دانشگاه نزدیک خود با دانشجویان رشتههایی که فکر می کنید برای شما مناسب است صحبت کنید از آنها بپرسید این رشته چه سختیها و شیرینیهایی دارد؟ برای انتخاب آن باید به چه مواردی دقت کنید؟
- با مراجعه به دانشگاه در مورد انتخاب رشته با اساتید آن رشته و نیز با کارشناسان مرکز مشاوره هم صحبت کنید
خروجی مرحله دوم: اولویت بندی رشتهها
مرحله سوم: تحقیق از شاغلین
با مراجعه به افراد موفق شاغل در رشتههای مورد علاقه به ترتیب اولویت بندی مرحله قبل از آنها در مورد معیارهای انتخاب، سختیها و مزایای کار سئوال کنید! از آنها در مورد اینکه اگر جای شما باشند چه مواردی را در انتخاب رشته مدنظر قرار میدهند بپرسید.
- حتما محیطهای کاری رشتههای مورد نظر خود را از نزدیک تجربه کنید
- امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر، امکان ادامه تحصیل در دانشگاههای خارجی، نیاز جامعه از لحاظ فوری و ضروری بودن به آن رشته، امکان کارآفرینی در آن رشتهها را بررسی کنید
خروجی مرحله سوم: اولویتبندی نهایی رشتهها
آیا با انتخاب رشته درست کار شما تمام می شود؟
مرحله چهارم: هر روز کاری برای شغل آینده بکنید
هر رشته ای که انتخاب کردید حالا باید شغل مورد نظرتان یا همان رشته دانشگاهی تان را انتخاب کنید و
هر روز کاری برای آن انجام دهید
- مطالعه تخصصی
- پیدا کردن افراد حرفه ای
- تجربه محیط
مرحله پنجم: باید تکنیکهای موفقیت و روشهای درس خواندن آسان را هم بیاموزید
- هر شب قبل از خواب تصویر واضح و روشنی از هدف خود تجسم کنید و بعد بخوابید.
- از نمادهای شغلی در اتاق خود استفاده کنید مثلا اگر هدف نهایی شما پزشک شدن است حتما روپوش سفید داشته باشید و برخی مواقع وقت درس خواندن آنرا بپوشید.
- هر رشته و هر درس روش درس خواندن مناسب خود را دارند مثلا روش درس خواندن ریاضی با زیست یا فیزیک فرق میکند شما باید این موارد را یاد بگیرید که از وقت خود بیشترین استفاده را ببرید. در این ارتباط میتوانید از محصول روشهای درس خواندن آسان استفاده کنید.
توصیه میکنم از دو محصول ما که در انتهای این صفحه آورده شده استفاده کنید که کارتان خیلی راحتتر شود
من توصیه می کنم قبل از انتخاب رشته کارهای زیر را انجام دهید
- محصول همه چیز در مورد تیپشناسی شخصیتی را تهیه کرده و آنرا ملاحظه کنید.
- در تست MBTI و استعدادسنجی شغلی سایت شرکت کنید.
- سه مرحله اول را انجام دهید و به سئوالات پرسیده شده در هر مرحله جواب دهید.
- حال با خیال راحت رشته و مدرسه محل تحصیل را انتخاب کنید
- در صورت نیاز به مشاوره تلفنی با دکتر پروینی بعد از طی مراحل قبل با شماره 09124546062 در واتساپ مکاتبه کنید.
- بعد از انتخاب رشته درست، مرحله چهارم را انجام دهید
- محصول روشهای درس خواندن آسان را تهیه کنید.
- در مورد روش درس خواندن یا سایر مشکلات احتمالی در صورت نیاز به مشاوره تلفنی با دکتر پروینی از واتساپ شماره 09124546062 استفاده کنید
موفق باشید
درس خواندن
گام اول